انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ همراه با مثال واقعی

انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ همراه با مثال واقعی
فهرست مطالب

مقدمه:  قبل از پرداختن به انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ بهتر است بدانید زمانی که کاربران عبارتی مانند «ابزارهای همکاری آنلاین» را جستجو می کنند یا سؤالی مانند «چگونه می توانم یک فرآیند بررسی و تأیید خلاقانه ایجاد کنم؟» می پرسند، تبلیغ دهندگان می توانند برای این که سایت آن ها در صدر نتایج جستجوی گوگل نمایش داده شود و اولویت بیشتری برای دیده شدن داشته باشد، هزینه ای را بپردازند. خلاقیت عنصری کلیدی در صنعت بازاریابی است. مصرف کنندگان در هر لحظه، با تبلیغات و پیشنهادات مختلفی مواجه می شوند (چه در حال مرور شبکه های اجتماعی باشند و چه در حال رانندگی در خیابان) به همین دلیل برند شما باید به گونه ای باشد که از رقبا متمایز شده و توجه مشتریان را جلب کند.

اما یافتن ایده‌های جذاب و نوآورانه برای کمپین هایی که هم اهداف بازاریابی شما را برآورده کنند و هم نظرات و بازخوردهای مشتری را در نظر بگیرند، می تواند چالش برانگیز باشد. به نظر می رسد راضی نگه داشتن همه و ادامه دادن به جریان خلاقانه ایده ها کار دشواری باشد. آیا واقعاً می توان هم خلاق ماند و هم همه را راضی نگه داشت؟
بله! بسیاری از برندها اسراری را کشف کرده اند که به کمک آن اسرار توانسته اند کمپین های بازاریابی موثری بسازند که نه تنها مخاطبان هدف را درگیر می کنند بلکه نتایج ملموسی نیز به همراه دارند.

در ادامه، نمونه‌های مختلفی از انواع کمپین های بازاریابی دیجیتال را بررسی می کنیم که می توانند الهام بخش خلاقیت شما باشند و به شما در طراحی و ایجاد کمپین های موفق و متناسب با نیازهای خاص کسب و کار شما کمک کنند. همچنین به شما نشان خواهیم داد که چگونه جمع آوری و هماهنگ کردن بازخوردها از کانال های مختلف می تواند به تیم های خلاق کمک کند تا کمپین ها را به صورت منسجم تر و با فرآیندهای بررسی و تأیید کارآمدتری پیش ببرند.

مطلب پیشنهادی: دیجیتال مارکتینگ

17 نوع از انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ

پیش از آن که کمپین بازاریابی خود را توسعه دهید، از خود بپرسید که چه نوع کمپینی را می‌خواهید اجرا کنید. کمپینی را انتخاب کنید که از اهداف شما پشتیبانی کرده و با پلتفرمی که مخاطبان هدف شما از آن استفاده می کنند، همخوانی داشته باشد.

مطلب پیشنهادی: بهترین کمپین های بازاریابی دیجیتال در سال 2024

در ادامه، به بررسی ویژگی های منحصر به فرد هر نوع کمپین می پردازیم و به نحوه‌ی اجرای کمپین ها توسط برخی از برندهای مطرح و موفق دنیا، نگاهی می اندازیم.

1. کمپین بازاریابی شبکه های اجتماعی

شرکت ها از کمپین های بازاریابی در شبکه های اجتماعی، برای دستیابی به مشتریان بالقوه در پلتفرم هایی مانند فیس بوک، تیک تاک، اینستاگرام، ایکس (توئیتر سابق) و لینکدین استفاده می‌کنند. فراتر از انتخاب پلتفرم ‌های مناسب برای کمپین بازاریابی، تیم‌های عملیات خلاق باید تصمیم بگیرند که آیا از تبلیغات پولی استفاده کنند؟ محتوا را به صورت ارگانیک (غیر پولی) منتشر کنند؟ یا ترکیبی از هر دو روش را برای دستیابی به اهداف کمپین به کار گیرند؟

اما این اهداف چه می توانند باشند؟ کمپین های بازاریابی در شبکه ‌های اجتماعی می توانند به شما در ایجاد آگاهی از برندتان کمک کنند، بازدیدکنندگانی که قبلاً از وب ‌سایت شما دیدن کرده‌اند را مجدداً هدف گیری کنید، یا حتی مشتریانی که خرید خود را نیمه کاره رها کرده اند ترغیب کنید که خریدشان را تکمیل کنند. اعضای تیم عملیات خلاق می‌توانند با بررسی داده‌های گذشته و قدیمی و انجام تحقیقات بازار، پلتفرم‌ هایی که بیشترین همخوانی را با اهداف کمپین دارند شناسایی کنند تا شانس موفقیت کمپین را به حداکثر برسانند.

مانند همه کمپین های بازاریابی، کمپین های شبکه های اجتماعی نیز به محتوای جذاب نیاز دارند. این محتوا می تواند شامل پست های متنی، تصاویر، اینفوگرافیک ها و ویدیوها باشد. با این حال، ماهیت شبکه های اجتماعی این است که بسیار سریع حرکت می‌کنند، بنابراین کمپین‌های شما نیز باید به سرعت حرکت کنند تا از این مسیر عقب نمانند.

مطلب پیشنهادی: کاربرد هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ

اما پیش از این که هر محتوایی در شبکه های اجتماعی منتشر شود، نیاز به تایید دارد – چه محتوای بصری باشد و چه محتوای متنی کمپین.

بدون یک فرآیند متمرکز برای بررسی و تایید، این کار می تواند مشکل باشد. جمع آوری بازخورد از زنجیره‌های پراکنده‌ی ایمیل و پیام‌های Slack ممکن است به شکست منجر شود: نکات مهم از قلم می‌افتند، اشتباه تفسیر می‌شوند و ممکن است بازبین‌ها به طور کامل فراموش کنند که بازخورد ارائه دهند.

با استفاده از یک روش متمرکز برای جمع آوری بازخورد در شبکه های اجتماعی، بازبین‌ها می‌توانند به موقع مطلع شوند که زمان ارائه‌ی نظرشان فرا رسیده است. بازخوردها در یک مکان جمع آوری می شوند و هرکسی که به محتوا نیاز دارد، به آن دسترسی خواهد داشت. این کار باعث کاهش رفت و برگشت ها، جلوگیری از تاخیرها و اجرای سریع تر کمپین های شبکه های اجتماعی با کیفیت بالاتر می شود..

مثال: پلنت فیتنس (Planet Fitness)

پلنت فیتنس نمونه‌ی عالی دیگری از شرکتی است که دوران همه گیری ویروس کرونا را به فرصتی برای بازاریابی تبدیل کرد. این باشگاه محبوب‌ آمریکایی که با تعطیلی‌های ناشی از همه گیری مواجه شده بود مجبور شد مدل کسب‌ و کار خود را بازنگری کند. پلنت فیتنس برای حفظ انگیزه مشتریان فعلی و جذب اعضای جدید، شروع به ارائه کلاس های روزانه از طریق لایو فیس بوک کرد.

پلنت فیتنس (Planet Fitness)

این کمپین با استقبال زیادی از سوی مخاطبان پلنت فیتنس مواجه شد. هر ویدیوی رایگان، هزاران بازدید داشت و دنبال کنندگان نظرات تحسین برانگیزی درباره کلاس های آنلاین داشتتند. این کمپین نه تنها باعث شد که مخاطبان تا زمان بازگشایی مجدد سالن‌های ورزشی درگیر و فعال باقی بمانند، بلکه بخش کاملاً جدیدی از مشتریان را نیز جذب کرد!

2. کمپین بازاریابی موتورهای جستجو

بازاریابی از طریق موتورهای جستجو (SEM) شامل قرار دادن تبلیغات پولی در پلتفرم های جستجوی محبوب، مانند گوگل یا بینگ است. هر زمان که عبارتی را جستجو کنید، نتایج اولیه ای که نمایش داده می شود اغلب تبلیغات پولی هستند که از طریق کمپین های بازاریابی موتورهای جستجو ایجاد شده اند. هنگامی که یک مشتری بالقوه عباراتی مانند «ابزارهای همکاری آنلاین» را جستجو می‌کند یا سؤالی مانند «چگونه یک فرآیند بازبینی و تأیید خلاق ایجاد کنم؟» را می‌پرسد، تبلیغ‌کنندگان می‌توانند هزینه کنند تا وب‌سایت آن‌ها در صدر نتایج جستجو نمایش داده شود.

مطلب پیشنهادی: تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکه ای

از آن جایی که بیشتر بازدیدکنندگان جدید سایت ها، از طریق موتورهای جستجو می آیند، کمپین‌های بازاریابی موتورهای جستجو، مسیری عالی برای هدایت مشتریان بالقوه به سایت شما هستند. با انتخاب دقیق کلمات کلیدی، بازاریابی موتور جستجو یا جستجوی پولی می تواند یکی از موثرترین کانال های تولید مشتریان بالقوه برای یک شرکت باشد.

این یکی از راه‌ هایی است که تیم عملیات خلاق می‌تواند با وارد کردن شاخص های کمی به جریان خلاقانه، تلاش های بازاریابی و هزینه ها را بهینه سازی کند. این تیم با پیشنهاد قیمت برای کلمات کلیدی موثر و مقرون ‌به ‌صرفه‌تر و اندازه‌گیری پیشرفت از طریق شاخص های عملکرد، می تواند به بهبود کارایی کمپین ها کمک کند.

در عملیات خلاق (Creative Ops)، تمرکز بر ساختار، اثربخشی و نتایج کمپین‌های SEM است، تیم های خلاق، مسئولیت طراحی و نوشتن متن تبلیغات نمایشی و صفحات فرود را برعهده دارند. آن ها به بهبود روند ذخیره‌سازی، بازیابی و به‌روزرسانی منابع خلاق کمک می‌کنند تا یک جریان کاری روان برای مدیران کمپین ها فراهم شود. همچنین اطمینان حاصل می‌کنند که تبلیغات با پارامترها و اندازه های مورد نیاز پلتفرم ها مطابقت دارند.

تبلیغاتی که در جستجوهای یوتیوب نمایش داده می شوند نیز در فهرست وظایف تیم خلاق قرار می گیرند. علاوه بر ساخت این تبلیغات، تیم خلاق ممکن است در ایجاد دستورالعمل هایی برای طراحی تصاویر کوچک (Thumbnails) ویدیویی جذاب که توجه کاربران را در جستجوهای یوتیوب به خود جلب می کنند، نیز کمک کنند.

مثال: آپ وُرک (Upwork)

Upwork یک بازار آنلاین است که کسب و کارها و افرادی که دارای شغل آزاد (فریلنسرها) هستند را به هم مرتبط می کند – و این شرکت با استفاده از بازاریابی موتورهای جستجو، ترافیک قابل توجهی را به سمت سایت خود هدایت می کند.

Upwork با استفاده از تبلیغات پولی، اصطلاحات جستجوی خاص مرتبط با فریلنسینگ را هدف قرار می دهد تا کلیک های بیشتری جذب کند. برای مثال، اگر عبارت «بهترین فریلنسر» را در گوگل جستجو کنید، Upwork در صفحه دوم نتایج موتور جستجوی گوگل نمایش داده می شود:

آپ وُرک (Upwork)

این یک استراتژی ساده اما مؤثر است: Upwork با تبلیغ «کیفیت بی‌نظیر» و ارائه‌ی برترین استعدادهای آماده به کار، خود را معرفی می کند. همچنین لینک های اضافی در اختیار کاربران قرار می دهد تا بیشتر با نحوه عملکرد پلتفرم آشنا شوند و بلافاصله فرآیند استخدام را آغاز کنند.

این کمپین نمونه ای عالی از تطبیق هدف جستجو با تبلیغات پولی در موتورهای جستجو است که به هدایت ترافیک به یک وب سایت کمک می کند. همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است، اغلب رقابت شدیدی وجود دارد، زیرا که سایر شرکت ها (مانند Fiverr در این مثال) نیز سعی می کنند روی همان کلمات کلیدی، پیشنهاد قیمت دهند. اولویت بندی مرتبط ترین جستجو، کلید موفقیت است.

مطلب پیشنهادی: بهترین شیوه های ایمیل مارکتینگ حوزه پزشکی و درمان

3. کمپین بازاریابی با اینفلوئنسر

کمپین های بازاریابی اینفلوئنسر، مشابه کمپین های بازاریابی ارجاعی با قدرت بیشتر هستند. به جای این که از مشتریان بخواهید که کیفیت محصول شما را تضمین کنند، یک اینفلوئنسر محبوب در شبکه های اجتماعی یا نویسنده وبلاگ را به کار می گیرید تا محصول شما را در کانال های اجتماعی مانند تیک تاک، یوتیوب و لینکدین تبلیغ کند. اگر این کمپین موفق شود، توانسته اید برند خود را به هزاران (یا میلیون ها) فرد جدید معرفی کنید.

تمرکز در فرآیند بررسی و تایید کمپین‌های بازاریابی اینفلوئنسر می‌تواند به برندها کمک کند تا از ماهیت پیشرفت پرسرعت شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند و در عین حال از اعتبار خود نیز محافظت کنند. زمانی که یک اینفلوئنسر محتوای خود را برای بررسی ارسال می‌کند، یک فرآیند متمرکز به تمام سهامداران مرتبط با برند این امکان را می‌دهد تا نظرات خود را ارائه دهند و از موارد زیر اطمینان حاصل کنند:

  • سازگاری با پیام و هویت برند
  • کنترل کیفیت، حصول اطمینان از این که محتوا با الزامات مورد نیاز مطابقت دارد.
  • انطباق با استانداردهای برند و هرگونه استاندارد صنعتی یا مقرراتی مرتبط
  • امنیت برند، اطمینان از این که هیچ محتوای نامناسب یا خارج از چارچوب برند تایید نشود تا اعتبار برند شما را به خطر نیندازد.

شبکه‌های اجتماعی به سرعت در حال تغییر هستند و اینفلوئنسرها در بهره برداری از این تغییرات مهارت دارند. با استفاده از تخصص و فالوورهای آن ها و حفظ یک فرآیند بررسی منسجم، شما یک فرصت منحصر به فرد دارید تا سریعاً برند خود را به مشتریان احتمالی معرفی کنید.

مثال: Chase/US Open

Chase که یکی از برترین و بزرگترین موسسات مالی در ایالت متحده و جهان می باشد، پس از بیش از سه دهه حمایت مالی از بزرگترین تورنمنت تنیس جهان (US Open)، تصمیم گرفت رویکرد متفاوتی را برای مسابقات سال 2016 امتحان کند. این شرکت با یکی از محبوب ترین تنیس بازان مرد در آن زمان، اندی رادیک، همکاری کرد. رادیک دارای پایگاه هواداری بزرگی بود که با تماشای بازی‌ها، ارائه تحلیل های زنده و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ با هواداران، با آن ها تعامل می‌کرد. او در پست‌های خود، Chase را تگ می‌کرد و با این کار باعث افزایش آگاهی مردم از این برند می‌شد.

Chase/US Open

4. کمپین آگاهی از برند

کمپین آگاهی از برند به مردم کمک می کند تا برند شرکت شما را بشناسند و به خاطر بسپارند. بازاریابان معمولاً نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مستقیم را در کمپین های آگاهی از برند اندازه گیری نمی کنند و به جای آن، از این کمپین ها برای ایجاد اعتماد استفاده می کنند.

شما باید از شناخت برند و لوگو فراتر روید و به مردم اطلاع دهید که کسب و کار شما چه کاری انجام می دهد و چه چیزی شما را متمایز می کند. موفق ترین کمپین های آگاهی از برند، ارزش های یک شرکت را منتقل می کنند.

مطلب پیشنهادی: واتساپ مارکتینگ چیست؟

از آن جایی که آگاهی از برند، یک موضوع نسبی است، بنابراین برای تیم‌های عملیات خلاق، نشان دادن اثربخشی کمپین آگاهی از برند می‌تواند دشوار باشد. ذینفعان شرکت که به دیدن معیارهای سنتی عادت کرده اند، ممکن است ارزش یک کمپین آگاهی از برند را زیر سوال ببرند.

تیم‌ها برای جلوگیری از نابودی ایده‌ها و منابع خلاقانه‌شان، به یک فرآیند بررسی و تأیید واضح برلی متمرکز کردن بازخورد نیاز دارند. وقتی افرادی که در حال بررسی کمپین‌ها هستند می‌توانند به راحتی با اعضای تیم خلاق همکاری کنند، احتمال این که بتوانند دید کلی تری نسبت به پروژه داشته باشند، بیشتر است.

مثال: Anheuser-Busch

یکی از نمونه‌های مورد علاقه ما از یک کمپین آگاهی از برند، مربوط به شرکت Anheuser-Busch است. این کارخانه آبجوسازی آمریکایی در طول همه گیری COVID-19 فرآیند تولید خود را تغییر داد و به تولید ضدعفونی کننده دست پرداخت. شاید Anheuser-Busch قصد نداشت که شهرت برند خود را افزایش دهد، اما قطعاً موفق به انجام این کار شد!

پس از شروع تولید ضدعفونی کننده دست، شبکه های خبری و روزنامه ها از سراسر کشور به پوشش این ماجرا پرداختند. شرکت Anheuser-Busch به این توجه رسانه ای پاسخ داد و بر این نکته تاکید کرد که هدف آن ها کمک به افراد جامعه است.

Anheuser-Busch

یکی از سخنگویان شرکت در آن زمان گفت: “جامعه و مردم ما بسیار مقاوم هستند. ما با ارائه منابع به افرادی که در خط مقدم هستند، متعهد هستیم که به وظیفه خود برای حمایت از کسانی که واقعاً بهترین روحیه آمریکایی را نشان می دهند، در سراسر کشور عمل کنیم.”

این استراتژی هوشمندانه، ارزش های شرکت Anheuser-Busch را نشان داد و به میلیون ها مصرف کننده آمریکایی رسید. وقتی مصرف کنندگان، آبجوی Anheuser-Busch را در قفسه فروشگاه می بینند، احتمالاً به یاد می آورند که چگونه این شرکت برای کمک به جوامع آن ها پیش‌قدم برداشت.

5. کمپین بازتعریف برند

کمپین های بازتعریف برند (Rebranding) به احیا و معرفی ارزش های جدید یک شرکت به بازار، کمک می کنند. موفق ترین شرکت ها راهی برای احیای محصولات خود و حفظ ارتباط با بازار پیدا می کنند.

اما ما فقط در مورد یک لوگو یا فونت جدید صحبت نمی کنیم. این یک تلاش همه جانبه برای بروزکردن محصول شما یا نشان دادن حرکت به سمت چیزی متفاوت، به مشتریان است. یک کمپین بازتعریف برند موفق، می تواند مشتریان گذشته را مجدداً جذب کند و در عین حال مخاطبان هدف شما را گسترش دهد، زیرا که با روندها و نوآوری های بازار همگام می شوید.

مطلب پیشنهادی: مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM چیست؟

تیم های خلاق در یک وضعیت حساس بین آشنایی و تازگی حرکت می کنند. آن ها انتظارات ذینفعان را مدیریت کرده و یک تجربه برند منسجم را در تمام کانال ها پس از کمپین بازتعریف برند حفظ می کنند.

در هر کمپین بازتعریف برند، معمولاً نظراتی از افراد در سطوح مختلف سازمان دریافت خواهید کرد. برند یا نام تجاری یک شرکت، نیروی محرکه آن است و بسیاری از افراد نسبت به آن احساسات و دیدگاه های قوی دارند. هنگامی که ذینفعان تغییراتی ایجاد کرده و بر روی دارایی ها تأکید می‌کنند، بسیار مهم است که همه فایل ها و نظرات در یک مکان متمرکز جمع آوری شوند تا دسترسی به آن ها آسان باشد. ایجاد یک مخزن برای جمع آوری نظرات متمرکز، به حفظ آرامش همه کمک می‌کند و این یک روش ساده برای تیم های خلاق است تا کارایی را حفظ کرده، استانداردهای برند را رعایت کنند و ثبات را تضمین نمایند.

مثال: Kellogg

زمانی که Kellogg برند محصولات غلات خود را در اروپا بازتعریف کرد، این بزرگترین بازتعریف برندی بود که شرکت در بیش از 100 سال گذشته انجام داده بود. هدف بسیار ساده بود: ایجاد ظاهری تمیز، تازه و مدرن برای بسته‌‌بندی های غلات Kellogg و همراستا کردن آن با زیبایی‌شناسی بازار اروپا.

Kellogg قبل از کمپین بازتعریف برند، اعلام کرد که هدف خود از کمپین این است که آثار هنری جدیدی ایجاد کند که “طبیعی بودن غذا و میراث داستان Kellogg را منعکس کند.” این چیزی است که در ادامه آن ها به آن رسیدند:

Kellogg

بازتعریف برند موفقیت آمیز بود. پس از این کمپین بازاریابی، 70 درصد از مشتریان Kellogg اظهار کردند که شناسایی غلات در فروشگاه برایشان آسان‌تر شده است. همچنین بازتعریف برند، تمایل به خرید آن ها را تا 50 درصد افزایش داد.

6. کمپین بازاریابی محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC ).

کمپین های بازاریابی محتوای تولید شده توسط کاربران (UGC)، مصرف کنندگان را دعوت می‌کنند که محتوا تولید کنند، به جای این که شرکت این محتوا را در درون سازمانی تولید کند. دلیل این رویکرد روشن است: مخاطبان بیشتر تمایل دارند برندی را دنبال کنند که مورد حمایت سلبریتی مورد علاقه آن‌ها یا فردی که مورد احترامشان است، باشد.
یک کمپین بازاریابی محتوای تولید شده توسط کاربران، می تواند اعتبار برند را افزایش دهد، زیرا این محتوا از منبعی معتبر به نام سایر کاربران، می آید.

مداخله بیش از حد تیم خلاق، می تواند اعتبار کمپین بازاریابی UGC را از بین ببرد. با این حال، عملیات خلاقانه همچنان از نظر استراتژیک در این فرآیند دخیل است. تیم های عملیات خلاقانه در پشت صحنه مشغول انجام تحقیقات بر روی بازار و رقبا هستند تا ببینند در حال حاضر چه چیزی مورد توجه قرار دارد و چه مواردی با مخاطبان هدف آن ها همخوانی دارد.

مطلب پیشنهادی: چگونه در 6 مرحله آسان ایمیل مارکتینگ را شروع کنیم

تیم های عملیات خلاقانه به ایجاد پیشنهادات و چالش‌های جذاب می پردازند تا کاربران برای ایجاد محتوا ترغیب کنند؛ چه این شامل یک هشتگ هوشمندانه باشد یا یک ویدیوی کوتاه. در حین اجرای کمپین، تیم های عملیات خلاقانه به دقت پیشرفت کار را زیر نظر دارند، عملکرد را تجزیه و تحلیل می کند و بینش هایی را برای کمپین های آینده دنبال می کنند.

مثال: انجمن ALS – چالش سطل یخ

چالش سطل یخ ALS را به خاطر دارید؟

انجمن ALS - چالش سطل یخ

این کمپین مانند آتش در رسانه های اجتماعی گسترش یافت. به گفته فیس بوک، این ویدیوها میلیاردها بازدید از میلیون ها نفر به دست آوردند. و دلیل محبوبیت آن چیست؟ مردم (نه برندها) این ویدیوها را ساختند.

انجمن ALS این کمپین را برای جمع آوری کمک های مالی و افزایش آگاهی درباره‌ی بیماری های عصبی راه‌اندازی کرد. این کمپین از هدف خود فراتر رفت و منجر به افزایش تقریباً 2000 درصدی کمک‌های مالی به انجمن ALS شد.

7. کمپین بازاریابی ایمیلی

کمپین‌های ایمیلی به شما کمک می‌کنند تا با مشتریان فعلی و بالقوه خود در جایی که زمان زیادی را صرف می‌کنند، ارتباط برقرار کنید: در صندوق‌های ورودی‌ ایمیل خود.
کمپین های بازاریابی ایمیلی می توانند با کمی تلاش و هزینه‌ی اندک، تاثیر قابل توجهی داشته باشند. به همین دلیل است که بازاریابی ایمیلی یکی از سودآورترین کانال های یک کسب و کار محسوب می شود. کمپین های ایمیلی به شما این امکان را می دهند که با مشتریان احتمالی خود به صورت تک به تک ارتباط برقرار کنید و آن ها را به بررسی جدیدترین محصولات و حفظ ارتباط با خود، تشویق کنید.

داشتن یک مکان برای دریافت بازخورد متمرکز در مورد منابع کمپین بازاریابی ایمیلی بسیار حیاتی است. تصور کنید چه اتفاقی می‌افتد اگر تیمی منابعی را برای یک کمپین ایمیلی ایجاد کند، و در یکی از این منابع، نام شرکت اشتباه نوشته شده باشد. دست کم می تواند خجالت آور باشد – اما به راحتی با یک فرآیند بررسی متمرکز قابل شناسایی است، جایی که تمام ذینفعان می توانند مستقیماً منابع را بررسی کرده و بازخورد خود را مستقیماً روی آن ها بگذارند. دیگر نیازی به جستجو بین ایمیل ها یا پیام ها برای یافتن یک یادداشت نخواهد بود.

اگر افراد مناسب بتوانند به راحتی منابع تبلیغاتی را بازبینی و تأیید کنند (یا آن ها را برای بازبینی علامت‌گذاری کنند)، تیم شما می‌تواند اشتباهات تایپی و سایر خطاها را قبل از رسیدن به صندوق‌ ورودی ایمیل مصرف‌کنندگان شناسایی کند.

مثال: Charity: Water

Charity: Water از ایمیل برای برقراری ارتباط منظم با مخاطبان و ارائه گزارش های پیشرفت پروژه ها استفاده می کند.

Charity: Water

ایمیل‌ ها شامل جزئیات دقیقی از نحوه هزینه‌کرد کمک‌های مالی، پروژه‌های در دست اجرا و راه‌های مشارکت مخاطبان است.

8. کمپین روابط عمومی

کمپین های روابط عمومی، به شرکت ها کمک می کنند تا اخبار مربوط به رویدادها یا معرفی محصولات جدید را منتشر کنند. با راه‌اندازی یک کمپین روابط عمومی، پیام شما می‌تواند به مخاطبان بیشتری برسد و آن ها نیز این پیام را به دیگران منتقل می‌کنند.

با این حال، هدف نهایی یک کمپین روابط عمومی جلب توجه رسانه هاست. کمپین‌های موفق دارای زاویه‌ای جذاب و خبرساز هستند که سازمان‌های رسانه‌ای می‌توانند از آن داستانی بسازند و توجه بیشتری را به اعلامیه شما جلب کنند.

درک، در کمپین های روابط عمومی بسیار اهمیت دارد. کمپین‌هایی که فاقد سیستم تأیید مرکزی هستند ممکن است شامل پیام‌هایی خارج از چارچوب برند باشند که مخاطبان را دچار سردرگمی کرده یا به اعتبار برند آن ها آسیب برساند.

همچنین تیم ها ممکن است به دلیل تاخیر در روند بررسی و تایید، فرصت های مهم رسانه ای را از دست بدهند. این مشکلات و ناهماهنگی ها می توانند تأثیر کمپین را تضعیف کنند. حتی شرکت‌های بزرگ‌تر زمانی که تأییدات عجولانه یا بدون نظارت انجام دهند، ممکن است با مسائل قانونی و تطابقی مواجه شوند.

مثال: Carlsberg

این کمپین بازاریابی محبوب در دوران همه گیری COVID-19 متعلق به شرکت Carlsberg دانمارک است. برای بهبود روحیه عمومی در دوران قرنطینه، این کارخانه آبجوسازی کمپین “یک بشکه را به فرزندخواندگی بپذیرید” را راه اندازی کرد و از مردم دعوت کرد تا با اسکن بارکد آبجوی Carlsberg که از فروشگاه خریداری کرده اند، در این کمپین شرکت کنند.

Carlsberg

در این کمپین، هنگامی که مشتریان چهار قوطی آبجوی Carlsberg را خریداری و اسکن می کردند، بشکه‌ی مجازی خود را پر کرده و پس از باز شدن مجدد بارها و رستوران‌ها، واجد شرایط دریافت دو قوطی آبجوی Carlsberg می شدند. به لطف موفقیت این کمپین، Carlsberg آن را به چهار بازار دیگر گسترش داد.

9. کمپین معرفی محصول

کمپین معرفی محصول، یک تلاش چند کاناله است که در آن یک شرکت تمام تلاش خود را برای تبلیغ یک محصول جدید انجام می دهد. کمپین‌های معرفی محصول مؤثر، مخاطبان هدف را به درستی شناسایی کرده و هیجان کافی پیرامون محصول ایجاد می کنند تا مردم را هیجان زده کنند. این کمپین ها حتی پیش از آن که یک محصول وارد قفسه ها شود، انتظار و علاقه را در مخاطبان ایجاد می کنند، که اغلب منجر به فروش بیشتر و وفاداری به برند در آینده می شود.

با راه اندازی محصول، اغلب قطعات متحرک و تیم های زیادی دارید. همه به فضایی برای همکاری، اشتراک‌گذاری به‌روزترین فایل‌ها و ارائه بازخورد نیاز دارند. برای تیم‌های خلاق، داشتن توانایی متمرکز کردن بازخورد از چندین منبع در یک مکان، زمان تلف‌شده در حفاری پوشه‌های فایل و پرش از برنامه‌ای به برنامه دیگر را حذف می‌کند.

مثال: رابین هود (Robinhood)

زمانی که Robinhood اپلیکیشن معاملات سهام خود را راه اندازی کرد، مخاطبان را مجبور کرد ماه ها منتظر بمانند تا طعم محصول را بچشند.

رابین هود (Robinhood)

پیام کمپین ساده بود: دسترسی زودهنگام به محصولی که برای معاملات سهام هیچ کمیسیونی از شما دریافت نمی‌کند. اما پیشنهاد واقعی، برنده اصلی کمپین بود. برای دسترسی به این پیشنهاد، مردم باید محصول را انتخاب می کردند. اگر می‌خواستید در صف جلوتر از دیگران قرار بگیرید، می‌توانستید دوستان خود را نیز دعوت کنید تا ثبت نام کنند. استراتژی این کمپین به Robinhood کمک کرد تا به محصول علاقه مندی ایجاد کرده و یک راه اندازی موفقیت آمیز داشته باشد.

10. کمپین بازاریابی ارجاعی

یک برنامه بازاریابی ارجاعی موفق می تواند به شرکت شما کمک کند تا به مخاطبانی دست یابد که آماده هستند به شما فرصت دهند. کمپین های بازاریابی ارجاعی سابقه موفقیت بالایی دارند. شرکت هایی مانند اوبر، گوگل، آمازون پرایم و Airbnb از این روش برای ایجاد پایگاه مشتریان خود استفاده کرده اند.

مثال: Uber

Uber یک شرکت خدمات اشتراک مسافری است که یک کمپین بازاریابی ارجاعی ساده و در عین حال بسیار موفق را بر اساس مشوق های نقدی راه اندازی کرد. مسافران نه تنها هنگام ثبت نام اعتبار نقدی دریافت می‌کردند، بلکه هنگامی که یکی از دوستانشان با استفاده از کد ارجاع آن ها ثبت نام می‌کرد نیز اعتبار دریافت می‌کردند و مسافر جدید نیز اعتبار خود را دریافت می‌کرد!

رانندگان نیز از این مزایا بهره‌مند می‌شدند. به محض این که یک راننده در Uber ثبت نام می‌کرد، واجد شرایط دریافت پاداش می‌شد، به شرطی که فردی که به او ارجاع داده شده است تعداد مشخصی سفر را انجام دهد.

Uber

برنامه بازاریابی ارجاعی Uber (که همچنان ادامه دارد) به دلیل موفقیتش بسیار مورد استناد قرار گرفته است زیرا هم برای رانندگان و هم مسافران سودآور بوده و وفاداری مشتریان و رانندگان را تقویت کرده است. به طور میانگین، تعداد سفرهای ماهانه 28 درصد افزایش یافته و بسیاری از مشتریان از پاداش های خود استفاده کرده اند.

11. کمپین سئو (SEO)

کمپین های بهینه سازی موتور جستجو (SEO) با استفاده از هدف جستجو، کلمات کلیدی و محتوا، ترافیک ارگانیک را به سمت وب‌ سایت ها هدایت می کنند. برای رتبه گیری در موتورهای جستجو، باید عناصر مختلفی از وب سایت و صفحات وبلاگ خود مانند عناوین، ابرداده ها و کلمات کلیدی را بهینه کنید. اعتبار دامنه، سرعت صفحات و سایر عوامل نیز بر رتبه گیری شما در موتورهای جستجو تأثیر می گذارند.

سئو ارگانیک یک رقابت پویا بین بازاریابان، رقبا و موتورهای جستجو است. گوگل مرتباً به‌روزرسانی‌های الگوریتمی ارائه می دهد، اما جزئیات این تغییرات را پنهان نگه می‌دارد. به همین دلیل، ضروری است که تیم‌ های عملیاتی خلاق همیشه روندها را رصد کنند، عملکرد محتوای موجود را بررسی کنند و به تیم‌های خلاق در مورد این که کدام محتوا را چگونه به‌روزرسانی کنند، مشاوره می دهند تا رتبه‌بندی موتورهای جستجو را افزایش دهند.

این یک کار بزرگ است، اما تیم‌های عملیات خلاق با مدیریت منابع، گردش کار، ابزارها و فرآیندها، مسیر را هموار نگه می دارند. تحت هدایت آن ها، تیم های خلاق می توانند روی تولید و ارائه محتوای جدید و به روز رسانی شده تمرکز کنند، در حالی که عملیات خلاق تضمین می کند که کمپین ها مؤثر، در چارچوب بودجه و طبق برنامه زمانی پیش بروند.

مثال: OVME

OVME یک مرکز پزشکی زیبایی است که از یک کمپین SEO برای افزایش ترافیک ارگانیک به سایت خود استفاده کرد. این شرکت تمرکز خود را بر ساده ‌سازی وب ‌سایت خود و بهینه‌ سازی عناوین، تگ‌ های جایگزین، نشانه‌گذاری اسکیما، محتوای صفحات و ابرداده‌ها گذاشت تا کلمات کلیدی مورد استفاده مشتریان احتمالی در جست‌وجوها را در آن ها بگنجاند.

OVME

در عرض سه ماه، OVME شاهد افزایش 10 درصدی ترافیک ارگانیک وب سایت خود بود و رزروهای آنلاین بیش از 1000 درصد رشد کردند. ایجاد تغییرات ساده در سئ وب سایت می تواند تعداد افرادی را که از سایت بازدید می کنند و به مشتریان آینده تبدیل می شوند، به طور چشمگیری افزایش دهد.

مطلب پیشنهادی: دیجیتال مارکتینک پزشکی

12. کمپین بازاریابی مشارکتی

محصولات اغلب به صورت جفتی، فروش بهتری دارند. در کمپین های بازاریابی مشارکتی، دو شرکت غیر رقیب با هم همکاری می کنند و یک محصول یا خدمتی را به مخاطبان هدف مشترک تبلیغ می‌کنند. هر دو برند می توانند از پایگاه مشتریان موجود یکدیگر بهره مند شوند و احتمال جذب مشتریان متقابل افزایش می یابد.

یکی از بزرگ ترین چالش ها در کمپین های بازاریابی مشارکتی، تأییدیه گرفتن برای منابع خلاقانه است. جمع آوری تأییدیه ها از ذینفعان یک سازمان به تنهایی کار دشواری است. حال اگر برند دیگری و مجموعه ای متفاوت از دستورالعمل ها و استانداردهای برند هم وارد شود، فرآیند بررسی و تأیید به سرعت پیچیده خواهد شد.

استفاده از ابزاری برای بررسی مشترک مانند Ziflow می تواند بخشی از فشار را کاهش دهد. این ابزار به راحتی می تواند خلاقان، تصمیم گیرندگان و ارزیابان هر دو شرکت را گرد هم آورد و تشریک مساعی را آسان می کند – حتی اگر فرآیندهای داخلی دو شرکت کاملاً متفاوت باشند.

به عنوان مثال، دو کسب و کار ممکن است بر روی یک وب سایت اعلان همکاری کنند، به طوری که هر دو تیم به طور همزمان در حال ویرایش آن باشند. با استفاده از Ziflow، مشاهده این که چه کسی چه تغییری ایجاد کرده، برچسب‌گذاری اعضای تیم داخلی و خارجی با سؤالات و یادداشت‌ها و مقایسه نسخه‌ها برای اطمینان از این که بازخوردها اعمال شده اند، بسیار آسان است.

مثال: Apple + Mastercard

هنگامی که اپل، Apple Pay را معرفی کرد، هدفش تغییر روش خرید محصولات بود. مردم به جای استفاده از کارت اعتباری، می توانستند با تلفن همراه خود پرداخت کنند.
اما شرکت اپل فناوری پرداخت نداشت، بنابراین نیاز به همکاری با یک شرکت کارت اعتباری به عنوان شریک داشت. Mastercard برای پیوستن به Apple Pay اعلام آمادگی کرد و اولین شرکتی بود که به مشتریان این امکان را داد تا با استفاده از تلفن همراه خود یا Apple Watch عملیات پرداخت را انجام دهند.

Apple + Mastercard

این یک کمپین بازاریابی مشارکتی است که به درستی انجام شده است. حتی با وجود این که دو شرکت‌ محصول مشابهی را نمی‌فروشند، اما آن ها با همکاری یکدیگر سرویس جدیدی ایجاد کردند که خرید را متحول کرد.

13. کمپین بازاریابی مکالمه ای

کمپین های بازاریابی مکالمه ای با هدف تعامل بیشتر و شخصی تر با بازدیدکنندگان وب سایت طراحی شده اند. در این رویکرد به جای این که از مشتریان خواسته شود که ایمیل بزنند یا تماس بگیرند، بازاریابی مکالمه ای به صورت بلادرنگ با آن ها تعامل می کند. این کار با استفاده از مکالمات خودکار، چت زنده یا ترکیبی از این روش ها، انجام می شود و تجربه ای سریع تر و راحت تر برای پاسخگویی به نیازهای مشتری فراهم می آورد.

کمپین های بازاریابی مکالمه ای به برند شما فرصتی برای تعامل گسترده با بازدیدکنندگان می‌دهند، اما به شیوه ای قابل درک و انسانی.

مثال: JivoChat

JivoChat، یک پیام رسان تجاری همه کاره، نمونه ای از بازاریابی مکالمه ای را ارائه می دهد. مشتریان JivoChat از این پیام‌رسان تجاری برای تعامل با مخاطبان هدف خود در کانال‌های مختلف استفاده می‌کنند: چت زنده، چت بات ها، پیام رسان فیس‌بوک، واتس‌اپ، چت تجاری اپل و غیره.

در صورتی که شرکتی از JivoChat استفاده کند، در این جا نمونه ای از آنچه بازدیدکنندگان وب سایت آن می بینند آورده شده است:

JivoChat

JivoChat با استفاده از محرک‌های رفتاری، بازدیدکنندگان سایت را فعالانه با پیام‌های شخصی‌سازی شده درگیر می‌کند و این کار را در مقیاس وسیع و از طریق کانال‌های مختلف انجام می‌دهد.

14. کمپین بازاریابی ویدئویی

با توجه به این که هر ماه 2 میلیارد نفر ویدیوهای یوتیوب را تماشا می کنند، کمپین های بازاریابی ویدیویی به ابزار قدرتمندی تبدیل شده اند که هر بازاریابی باید از آن ها استفاده کند. مانند بسیاری از کمپین‌های دیگر، کمپین‌های بازاریابی ویدئویی می‌توانند اهداف متنوعی را پشتیبانی کنند، از ایجاد آگاهی نسبت به برند گرفته تا فروش محصولات.

ویدیوها به دلیل جذابیت بصری و قدرت انتقال پیام بالا، راهی مؤثر برای برقراری ارتباط با مخاطبان و جلب توجه آن ها به برند یا محصولات شرکت هستند.

زیبایی کمپین های بازاریابی ویدیویی در سادگی آنهاست: این کمپین ها راهی را در اختیار مخاطبان قرار می دهند تا محتوای شما را به راحتی هضم کنند، بدون این که نیازی به خواندن یا پیمایش اطلاعات زیادی داشته باشند.

اما کمپین‌های بازاریابی ویدیویی می‌توانند به تجدید نظر اساسی نیاز داشته باشند، به ویژه اگر فرآیند بازبینی، پیچیده یا دارای موانع زیادی باشد. به همین دلیل، متمرکز کردن بازخوردها اهمیت بسیاری دارد. وقتی بازبین تغییری را درخواست می کند و ویدئو مجدداً به تیم تولیدکننده برمی‌گردد، وجود یک مسیر مشخص برای بازخوردها بسیار مهم است. این روش به اعضای تیم کمک می کند تا بدون از دست دادن جزئیات مهم، تغییرات لازم را اعمال کنند و از تأخیرها یا مشکلاتی که می تواند فرآیند را مختل کند، جلوگیری شود.

مثال: باشگاه اصلاح میلیون دلاری

شما باید کمپین بازاریابی ویدیویی نمادین Million Dollar Shave Club را ببینید. این شرکت با هدف فروش اشتراک تیغ های ارزان قیمت خود برای مردانی که از ” انحصار تیغ های اصلاح” خسته شده بودند، این کمپین را راه اندازی کرد. باشگاه اصلاح میلیون دلاری، پیام خود را در یک کلیپ ویدیویی 90 ثانیه ای منتقل کرد:

باشگاه اصلاح میلیون دلاری

ویدیویی پر از شوخی پخش و بلافاصله در فضای مجازی منتشر شد. ظرف 48 ساعت، این شرکت بیش از 12000 سفارش دریافت کرد. چهار سال بعد، Million Dollar Shave Club به قیمت یک میلیارد دلار فروخته شد.

15. کمپین بازاریابی توزیع محتوا

یک کمپین بازاریابی توزیع محتوا، از وب سایت ها و ناشران ثالث برای افزایش دیده شدن برند شما و دستیابی به مخاطبان بیشتر استفاده می کند. با همکاری با وب سایت های دیگر، شما می توانید از مخاطبان آن ها بهره برداری کرده و محتوای خود را به شکلی گسترده تر توزیع کنید.

این مشارکت ها معموماً به صورت پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) یا بسته‌های قیمتی ثابت برای میزبانی مقالات، کتاب‌های الکترونیکی یا ویدئوها در وب‌سایت‌ها یا خبرنامه های ایمیلی ناشران طراحی می شوند. به خاطر داشته باشید که ناشران و بسته های توزیع محتوای متنوعی وجود دارند. شما باید ناشران و بسته هایی را انتخاب کنید که با مخاطبان هدف شما مطابقت داشته باشد و محتوای معتبر و رهبری فکری را برای آن ها فراهم کنید تا تأثیر بیشتری داشته باشد.

از آن جایی که کمپین های توزیع محتوا نسبت به انواع کمپین های سنتی، محتوای شما را به مخاطبان گسترده تری می رسانند، ضروری است که اطمینان حاصل کنید که محتوای شما قبل از انتشار کاملاً آماده و بی عیب است. هنگامی که محتوای در گردش قرار گرفت و روی وب سایت ناشر منتشر شد، ایجاد تغییرات یا بازیابی آن ممکن است دشوار یا غیرممکن باشد. بنابراین قبل از شروع کمپین باید به دقت محتوای خود را بررسی کرده و از کیفیت و دقت آن مطمئن شوید.

با داشتن یک فرآیند متمرکز برای بررسی و تأیید، می‌توانید زمان و تلاش مورد نیاز برای بررسی و نهایی‌سازی محتوای توزیع شده را کاهش دهید – که این امر برای انتشار به موقع محتوا بسیار حیاتی است.

همچنین یک سیستم متمرکز، کنترل کیفیت را ساده تر می‌کند، زیرا به تمام اعضای تیم و ذینفعان مرتبط این امکان را می‌دهد که نظرات خود را ارائه دهند و از دقت، مرتبط بودن و سازگاری با استانداردهای برندسازی و انطباق، اطمینان حاصل کنند. با وجود تمام بازخوردها در یک مکان، تیم‌های خلاق می توانند سریع تر اقدام کرده، بازنگری کنند و تأییدیه های مورد نیاز را سریع دریافت کنند تا محتوای موردنظر به موقع منتشر شود.

مثال: American Express/PayPal

کسب و کارهای کوچک، یکی از گروه های هدف اصلی American Express و PayPal هستند. این دو شرکت با همکاری Marketing Dive، یک کتاب الکترونیکی را آماده کردند که به نیازهای فروشگاه های کوچک و خانوادگی پرداخته و در عین حال به طور غیرمستقیم خدمات خود را در آن تبلیغ کردند.

American Express/PayPal

Marketing Dive یک ناشر بزرگ است که چندین برند و خبرنامه را در اختیار دارد. از طریق این کانال‌های توزیع، آن ها محتوای ایجاد شده را تبلیغ کرده و سرنخ‌هایی تولید کردند که با مشخصات ایده‌آل مصرف‌کننده‌شان مطابقت داشت.

16. کمپین بازاریابی چریکی

هدف بازاریابی چریکی، ایجاد کمپین های غیر متعارف، به یاد ماندنی و پر تأثیر اما با بودجه ای کم است. تیم های بازاریابی با استفاده از تاکتیک های خلاقانه و جلب توجه کننده، هیجان و تعامل ایجاد می کنند و در نهایت، باعث افزایش فروش می شوند.

برای ایجاد یک کمپین بازاریابی موفق به سبک چریکی، باید خلاقیت بالایی داشته باشید، تحمل ریسک بالایی داشته باشید و راهی برای دریافت پوشش رایگان رسانه ای پیدا کنید. تاکتیک ها، رسانه ها و منابع بالقوه می توانند بسیار متنوع باشند.

در حالی که برخی از تکنیک‌های چریکی ممکن است بی نظم به نظر برسند، تیم‌های عملیات خلاق در پشت صحنه به دقت تحقیقات بازار را انجام می‌دهند، منابع را سازماندهی می‌کنند و عملکرد کمپین ها را رصد می‌کنند تا نشان دهند که این کمپین‌ها چقدر می‌توانند موثر باشند – زمانی که به درستی انجام شوند.

از آن جایی که کمپین های بازاریابی چریکی اغلب دارای ریسک زیادی هستند، جلب نظر سهامداران می‌تواند چالشی باشد. تیم های خلاق معمولاً با بازخوردهای زیادی مواجه می‌شوند و نسخه های مختلف منابع کمپین چریکی را چندین بار قبل از نهایی شدن، بررسی می کنند. متمرکز کردن بازخوردها می تواند چرخه های بازخورد ناکارآمد از طریق ایمیل یا Slack را کاهش دهد و به شروع سریع تر کمپین های بازاریابی چریکی کمک کند.

مثال: کارت های ضد بشریت (Cards Against Humanity)

در سال 2016، بازی کارتی بی رحمانه و بی پروای Cards Against Humanity یک اقدام غیرقابل توضیح انجام داد. در حالی که بسیاری از برندها میلیون ها دلار را صرف تبلیغات و ترفندهای ویژه، برای روز جمعه سیاه می کنند، Cards Against Humanity موفق شد مردم را متقاعد کند تا 104 هزار دلار برای حفر یک گودال بدون هیچ دلیل منطقی، اهدا کنند.

کارت های ضد بشریت (Cards Against Humanity)

این کار غیرمعمول باعث شد که صدها رسانه خبری آن را پوشش دهند. Cards Against Humanity با صرف هزینه اندک، در وب‌سایت‌ها، اتاق‌های خبر و از طریق تبلیغات دهان به دهان شهرت زیادی به دست آورد. این کمپین ممکن است یکی از بیشترین نرخ های بازگشت سرمایه (ROI) را در تاریخ کمپین های آگاهی از برند در طول تاریخ داشته باشد.

17. کمپین بازاریابی ارسال پستی مستقیم

گاهی اوقات نمی‌توان کلاسیک ها را شکست داد. بازاریابی از طریق ارسال پستی مستقیم یک استراتژی تبلیغاتی هدفمند است که شامل ارسال نامه های فیزیکی قدیمی از جمله کارت پستال‌ها، نامه‌ها یا کاتالوگ‌ها برای گروه خاصی از گیرندگان است. این نامه ها به طور خاص برای هر فرد شخصی سازی شده و با علایق او تطبیق داده می شوند.. این نوع کمپین ها می توانند محصولات، خدمات یا رویدادها را تبلیغ کنند.

اخیراً بسیاری از شرکت های B2B در بازاریابی از طریق ارسال پستی مستقیم، موفقیت هایی را به دست آورده اند. برخی افراد از پر شدن صندوق های پستی الکترونیکی خود خسته شده اند و نامه های سنتی را بیشتر می پسندند. بازاریابی با پست سنتی می تواند در دستیابی به مخاطبان خاص و ایجاد واکنش بسیار موثر باشد، به خصوص زمانی که با بازاریابی دیجیتال ترکیب شود.

فرآیند ارسال پستی مستقیم، به سادگی یک کمپین دیجیتال ایجاد نمی کند. معمولاً مراحل بازبینی و تاییدیه های بیشتری در طول مسیر وجود دارد تا یک قطعه آماده چاپ شود. چاپخانه نیز پیش‌نویس هایی را برای تیم‌ها ارسال می‌کند تا بررسی و تأیید شوند. مانند هر گردش کار چند مرحله‌ای، داشتن یک فرآیند بازبینی متمرکز کمک می‌کند تا پروژه‌ها به راحتی پیش بروند و از بروز خطاها جلوگیری شود. هیچ چیز بدتر از این نیست که یک ایمیل را به هزاران مخاطب ارسال کرده و بعداً متوجه شوید که اشتباهی در آن وجود دارد.

مثال: کمپین Purple’s Purple Squishy

Purple یک شرکت تولید تشک و ملحفه است که یک کمپین ارسال پستی مستقیم را برای ترویج فناوری شبکه بنفش (Purple Gird) خود راه‌اندازی کرده است. آن ها Purple Squishy رایگان را برای برخی از دریافت کنندگان همراه با اطلاعاتی در مورد نحوه کارکرد این فناوری و یک کد تخفیف که برای خرید بعدی قابل استفاده بود، ارسال کردند.

این نمایش لمسی از فناوری شبکه بنفش، به ایجاد علاقه و کنجکاوی نسبت به برند کمک کرد. این کمپین با موفقیت باعث افزایش فروش شد و در رسانه های اجتماعی سر و صدا ایجاد کرد.

کمپین Purple’s Purple Squishy

کمپین های بازاریابی موفق، باعث افزایش شناخت برند، شهرت شرکت و افزایش درآمد می شوند. اما ایجاد یک کمپین تاثیرگذار کار کوچکی نیست: این امر نیاز به برنامه ریزی دقیق، درک عمیق از مخاطبان هدف و رویکردی نوآورانه و خلاقانه دارد.

تمامی نمونه های کمپین های خلاقانه ارائه شده در این مقاله، یک ویژگی مشترک دارند: منابع کمپین با مخاطبان هدف برند ارتباط برقرار می کنند. یک کمپین خلاقانه موفق، ارتباطات معنا‌داری ایجاد می‌کند و الهام‌ بخش کمپین‌های آینده می شود.

اشتراک گذاری این محتوا، پلتفرم خود را انتخاب کنید!
مطالب مرتبط دیگر:

  • انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ همراه با مثال واقعی
انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ همراه با مثال واقعی

نوامبر 9, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه:  قبل از پرداختن به انواع کمپین های دیجیتال مارکتینگ بهتر است بدانید زمانی که کاربران عبارتی مانند «ابزارهای همکاری آنلاین» را جستجو می کنند یا سؤالی مانند «چگونه می توانم یک فرآیند بررسی [...]

  • بهترین کمپین های بازاریابی دیجیتال در سال 2024
بهترین کمپین های بازاریابی دیجیتال در سال 2024

نوامبر 6, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: دنیای نوین و پیشرفته بازاریابی دیجیتال را با مجموعه ای از بهترین کمپین‌ های سال ۲۰۲۴ کاوش کنید. از به چالش‌ کشیدن تعصبات جنسیتی در ورزش تا استفاده از فناوری دیپ فیک مبتنی [...]

  • کاربرد هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ
کاربرد هوش مصنوعی در دیجیتال مارکتینگ

اکتبر 26, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: در شرایط تشدید رقابت در اینترنت، شناسایی اصلی ترین جهت گیری های استفاده از هوش مصنوعی برای بهینه سازی استراتژی های بازاریابی شرکت‌ها در محیط دیجیتال، اهمیت زیادی دارد. هوش مصنوعی به عنوان [...]

  • تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکه ای
تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکه ای

سپتامبر 25, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: در عرصه های تبلیغات، بازاریابی دیجیتال و بازاریابی شبکه ای، به عنوان دو روش متفاوت برای ترویج محصولات یا خدمات شناخته می شوند. هر یک از این روش ها، ویژگی های منحصر به [...]

  • اینترنت اشیاء چیست؟ تاریخچه، کاربرد، مزایا و ویژگی ها
اینترنت اشیاء چیست؟ تاریخچه، کاربرد، مزایا و ویژگی ها

آوریل 27, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: اینترنت اشیا (IoT) شبکه ای از اشیاء فیزیکی است که به حسگرها، نرم افزارها و سایر فناوری ها مجهز شده اند. این اشیا که به اینترنت متصل هستند، می توانند داده های بلادرنگ [...]

  • استوریج های SAN و NAS و DAS: مقایسه، مزایا و معایب
استوریج های SAN و NAS و DAS: مقایسه، مزایا و معایب

آوریل 8, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: تصمیم گیری در مورد سیستم ذخیره سازی مناسب، می تواند یک تصمیم پیچیده باشد، زیرا باید هزینه ها، ظرفیت های ذخیره سازی مورد نیاز و الزامات مقیاس پذیری را متعادل کند. سه گزینه [...]

  • بهترین شیوه های ایمیل مارکتینگ حوزه پزشکی و درمان
بهترین شیوه های ایمیل مارکتینگ حوزه پزشکی و درمان

آوریل 3, 2024|بدون دیدگاه

مقدمه: مراکز درمانی و گروه های تخصصی معمولاً تیم های بازاریابی اختصاصی برای کمک به رشد کسب و کار خود ندارند. بنابراین ایمیل مارکتینگ گزینه خوبی است  و درواقع یک سرمایه گذاری نسبتاً معقول [...]